آیا ما تنها باید از انگیزه های درونی استفاده کنیم؟
آیا ما در گذشته اشتباه میکردیم که تنها از انگیزههای خارجی استفاده میکردیم؟
روانشناسان ورزش نشون دادن که تعادل مناسب بین محرکهای بیرونی و درونی واسه تبدیل شدن به یک ورزشکار موفق لازمه. ورزشکارایی که بیشتر به صورت بیرونی دارای انگیزه هستن، در صورتی که طبق انتظاراتشون عمل نکنن، دلسرد میشن. ورزشکارایی که عمدتا توسط انگیزه های درونی انگیزه میگیرن، ممکنه انگیزه ای واسه رقابت کردن و پیروزی نداشته باشن. برای آنها تسلط و خود فعالیت به اندازه کافی واسه شون انگیزه میسازه.
این تعادل واسه ورزشکارای جوون صادق نیس. انگیزه بیرونی اغلب توسط والدین مشتاق ایجاد میشه (که میخوان فرزند شون برنده شه) ممکنه منجر به بی علاقگی کودک شه، چون دیگر (فعالیت و جایزه) واسه شون سرگرمکننده نیس.
هدف اصلی، برآورده کردن هدف درونی، و خواسته اصلیه. انگیزه بیرونی به ما کمک میکنه مسیری را که یک بازیکن واسه رسیدن به هدف اصلی انجام میده، رو پیگیری کنیم.
در طراحی گیمیفیکیشن اهمیت داره که بازیکنان با تعادل درست محرکهای داخلی و خارجی به اهداف درونی شون برسن.
خودمختاری
نظریه خودمختاری پیوسته(به شکل زیر توجه کنید) مطالب زیر رو در بر میگیره
- انواع مختلف انگیزش
- میزان تنظیم
- رابطه اش با انگیزههای در زمینه های مختلف
سه نیاز اصلی درونی در خودمختاری درگیر هستن:
- شایستگی
- استقلال
- وابستگی
صلاحیت(شایستگی)، تمایل به کنترل نتیجه و تجربه تسلط و یادگیری است.
استقلال تمایل به کنترل زندگیه. این استقلال در هماهنگی با خود فرد عمل میکنه.
ارتباط میل به تعامل و ارتباط با دیگرانه.
با درج تشخیص از انگیزهها، به سرعت هر طراح gamification را متقاعد میشه که به یک نقطه شیرینی برسه
واسه این کار باید طراحی مون رو ببریم به سمت انگیزه های درونی.