Welcome to Mohre
توی نوشته های قبلی کافه تتا در مورد این که چرا افراد میرن سراغ بازی و اینکه بردگیم ها چه جاذبه ای دارن صحبت کردیم…
الان میخوایم یک تجربه از بازی اسپلندور رو خدمتتون بگیم. این بازی یه جورایی خاصه چون نه اونقدری اسون و گلابی هست که دیگه بردگیم بازها بازی اش نکنن و نه اونقدر سخت که کسایی که تازه واردن در فضای بردگیم نرن سراغش.
سرمایه گذاری
این بازی یه جورایی تمرین سرمایه گذاریه… شما اول بازی اونقدری سرمایه نداری که کارتای با امتیاز بالا رو بخری از طرفی هم باید جواهراتتو درست خرج کنی تا زودتر از همه ۱۵ امتیازه بشی … یه جورایی باید از همون اول بازی برنامه بچینی واسه اینکه کدوم کارت پر ارزش رو میخوای برداری و از طرفی با رو شدن کارتای جدید اون برنامه اولیه رو یک جوری تغییر بدی تا از فرصت ها بهترین استنفاده رو کنی.
قدرت انتخاب
یه چیز خوب توی این بازی اینه که یه جورایی همیشه قدرت انتخاب دارین که یک چیز کم هزینه و کم ارزش رو بخرین یا اینکه صبر کنین و البته رییسک کنین و یک کارت امتیاز دار رو بخرین.
یعنی همه چی تمومه این اسپلندور؟
البته یک مساله هم توی این بازی وجود داره که از دید بعضیا یک عدم تعادل اقتصاد بازیه و اونم اینه که ممکنه بعد از مدتی، یک یا چندین منبع جواهر در بازی تموم بشه و این ظاهرا قدرت انتخاب افراد رو کم میکنه… همچنین یک عدم تعادل این بازی انه که کسی که شروع کننده بازیه مقدار اندکی شانس بردنش بیشتره… ولی با توجه به انیکه این بازی شاید حدود ۳۰ دقیقه االی ۴۵ دقیقه طول میکشه و چندین دست بازی میشه اونقدری طولانی هست که این مطالب داخلش به چشم نیاد ولی خلاصه نظر کاربره دیگه…
همخوانی تم با قواعد بازی
یک ویژگی خوب بازی اینه که داستان اش به مکانیک و گییم پلی بازی میخوره… شما اول جواهرات رو میگیرن تا باهاش معادن رو بخرین…اگه به سیاست اشراف زاده ها توجه کنین امتیاز اضافه دارین… یه جورایی زندگی یک جواهر فروشه.
شفافیت امتیاز و منابع!
یک چیز خوب دیگه این بازی اینه که شما در لحظه میتونین بفهمین هرکس چند امتیاز داره و اگه نیازه دست بجونبونین تا رقابت رو نبازیزن… ولی توی خیلی از بازیا اینطوری نیست… این ویژگی اش شاید به مزاق بعضیا خوش بیاد و بعضیاهم دوست نداشته باشنن… مثلا شطرنج هم اینطوریه که شما ظاهر و باطن رو میبینین ولی بازی مافیا اصلا اینطور نیست!!!
بازی سازگار با جیب!
یک خصوصیت دیگه این بازی انه که قیمتش مناسبه و تونسته با ساده یک چنتا کارت و ژتون یک بازی جذاب بسازه.
مکانیکهای اجتماعیکننده از مهمترین بخشهای هر بازی و سامانه گیمیفیکیشن ای محسوب میشوند. بر مبنای تست بارتل، یکی از ۴ دسته بازیکنان در گروه اجتماعی کننده جای میگیرند. اما بهتر است بدانید در هر بازی حدود ۸۵ درصد بازیکنان آن جزو این دسته اند؛ ولی با این وجود چون بیشتر طراحان گیمیفیکیشن در دسته دستاوردگرایان قرار میگیرند، اینان به تصور اینکه بازیکنان نیز طرز تفکر مشابهی دارند، بازیهایی را میسازند که چندان مورد استقبال قرار نمیگیرند. پس با ما همراه باشید تا با مکانیکهای این دسته بیشتر آشنا شویم.
بازی و برنامه نویسی!
چندین دهه ی پیش، برای یادگیری برنامه نویسی، گزینه های بسیار کمی وجود داشت – تعداد بسیار زیادی کتاب(که حتی کتاب های الکترونیکی هم موجود نبود)، بعضی موارد بسیار پایه ای که به صورت آموزش آنلاین بودند و باقی جنبه های آموزشی که تنها با تجربه کردن بدست می آمدند. (بیشتر…)
در مقالات قبل به معرفی برخی از اجزای جدول تناوبی مکانیکهای گیمیفیکیشن پرداختیم. در این مقاله به معرفی دیگر اجزای این جدول تناوبی میپردازیم. (بیشتر…)
در مقالات قبل به معرفی اجزای گیمیفیکیشن خصوصا در جدول تناوبی مکانیکهای گیمیفیکیشن پرداختیم. در این مقاله به معرفی دقیقتر مکانیکهای بازیکنمحور از این جدول تناوبی میپردازیم.
شیمیدانان و فیزیکدانان قرنها تلاش کردهاند تا کوچکترین قطعات ماده و چگونگی تعامل آنها با یکدیگر را شناسایی کنند. طراحی بازی این قدمت را ندارد، اما طراحان به همین ترتیب تلاش کردهاند تا کوچکترین بخشهای بازی را شناسایی کنند. هر بخش را میتوان به صورت جداگانه طراحی کرد و درک بخشها و چگونگی تعامل آنها با یکدیگر برای طراحی یا تجزیه و تحلیل یک بازی کامل ضروری است. به این بخشهای یک بازی، جوهرهی طراحی بازی گویند؛ که در این پست در مورد آن صحبت میکنیم. (بیشتر…)
کتاب “Challenges For Game Designers” یا “چالش هایی برای طراحان بازی” نوشته ی برندا برثویت و یان شرایبر، به شما در طراحی بازی های دیجیتال و غیر دیجیتال بسیار کمک کرده و تجارب و نمونه های بسیاری را برای شما به ارمغان می آورد. آشنایی با انواع ژانر های بازی، انواع مختلف راه های طراحی یک بازی به همراه مثال های بی شمار از بازی های محبوب روز دنیا و تحلیل این بازی ها از نکات ویژه و منحصر به فرد این کتاب است. با ما همراه باشید.